شومی گناه بر غیر عاملش
در این مطلب قصد داریم روایاتی در باب گناه و آثار آن بر غیر گناه کار را بررسی نماییم، همراه ما باشید.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: لا یزالُ النَّاسُ بِخَیرٍ ما امِرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنُهُوا عَنِ الْمُنْکرِ وَتَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ، فَاذا لَمْ یفْعَلُوا نُزِعَتْ عَنْهُمْ الْبَرَکاتِ وَسَلَّطَ بَعْضُهُمْ عَلی بَعْضٍ وَلَیسَ لَهُمْ ناصِرٌ فِی الْارْضِ وَلا مُعینٌ.[1]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
مردم همواره در خوشی به سر می برند مادامی که امر به معروف و نهی از منکر کنند و در نیکی ها به هم یاری رسانند، که اگر اینها را ترک نمایند، برکات از آنها سلب شده و برخی بربعضی دیگر مسلط می شوند، آنگاه فریاد کنند ولی در زمین دادرسی و یاوری نخواهند یافت.
و اگر معصیت کار را سرزنش نمایند، خود به همان معصیت دچار می شوند.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: مَنْ عَیرَ اخاهُ بِذَنْبٍ لَمْ یمُتْ حَتّی یعْمَلَهُ.[2]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
آنکه برادرش را به خاطر معصیتش سرزنش کند، قبل از مرگش به همان گناه دچار می شود و اگر او را به خاطر گناهش، غیبت نمایند، معصیت کار شمرده می شوند.
قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله و سلم: انَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْغَیبَةَ کما حَرَّمَ الْمالَ وَالدَّمَ.[3]
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
خداوند همانطوری که مال و جان را مصون فرموده، (عِرض را نیز مصون داشته) غیبت را تحریم فرموده است.
و اگر به معصیت او راضی باشند در گناه او شریک هستند.
قال علی علیه السلام: الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کالدَّاخِلِ فیهِ مَعَهُمْ.[4]
امام علی علیه السلام می فرماید:
آنکه راضی به عمل گروهی شود، مثل اینکه با آنان در آن عمل شریک است.
و نیز فرموده است:
مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبِیحَاً کانَ شَریکاً فیهِ.[5]
آنکه عمل زشتی را نیکو شمارد در همان شریک است.
و به هرحال شومی گناه دامن غیر را گرفته و دیگران را به نحوی آلوده می سازد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: الذَّنْبُ شُومٌ عَلی غَیرِ فاعِلِهِ، انْ عَیرَهُ ابْتُلِی، وَانْ اغْتابَهُ اثِمَ، وَانْ رَضِی بِهِ شارَکهُ.[6]
گناه برغیر عاملش هم شوم است، زیرا اگر او را سرزنش کند خودش مبتلا می شود و اگر او را غیبت کند، مرتکب معصیت شده و اگر به گناه راضی شود در آن شریک گشته است.
پی نوشت ها:
[1] بحارالأنوار، ج 100، ص 94.
[2] الترغیب، ج 3، ص 310.
[3] شرح نهج البلاغه، حدیدى، ج 9، ص 62.
[4] بحارالأنوار، ج 100، ص 96.
[5] همان، ج 78، ص 82.
[6] کنزالعمال، 5536.
منبع: حوزه نت
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}